سامسونگ و اپل مدت زیادی است که در زمینه فروش گوشی‌های هوشمند با یکدیگر رقابت نزدیک دارند و این رقابت بیشتر در مورد گوشی‌های بالارده و پرچمدار صدق می‌کند؛ چرا که اپل خیلی اهل ساخت ایفون‌های میانرده نیست و ایفون‌های SE هم به نسبت قیمت ارزش خرید خیلی زیادی ندارند.تا ۲ سال قبل در این رقابت تنگاتنگ هواوی هم کنار اپل و سامسونگ حضور داشت و تلاش می‌کرد جایگاه خود را همیشگی کند تا بحث تحریم‌های آمریکا مطرح شد و گوشی‌های هواوی از سرویس‌های گوگل بی بهره ماندند.این موضوع به شدت فروش گوشی‌های هواوی را تحت الشعاع قرار داد به طوری که در حال حاضر سهم این سازنده از بازار گوشی‌های هوشمند نسبت به چند سال قبل بسیار کاهش داشته است.از طرفی در طول این مدت سازنده چینی دیگر یعنی شیائومی با سرعت بسیار زیادی رشد و پیشرفت کرد و حالا گوشی‌های شیائومی می‌توانند با کهکشانی‌های سامسونگ و ایفون‌های اپل رقابت کنند.درست است که در جهان پرچمداران زیادی وجود دارد و مثلا پرچمدار وان‌پلاس هم ارزش خرید خوبی دارد ولی از آنجایی که در بازار ایران بیشتر پرچمداران سه برند گوشی سامسونگ، شیائومی و اپل حضور دارند در این مطلب قصد داریم پرچمداران این سه شرکت را با هم مقایسه کنیم.
برای مقایسه گوشی های دلخواه خود می‌توانید به سایت تکنولایف مراجعه کنید.
در ادامه مطلب با تکنوبلاگ همراه باشید تا ایفون ۱۲ پرو مکس، شیائومی mi 11 ultra و گلکسی s21 ultra را با هم مقایسه کرده و در انتهای هر بخش محصولات را رتبه بندی کنیم تا در صورتی که قصد انتخاب یکی از این سه را داشته باشید به راحتی بتوانید بنا بر اولویت‌های خود یکی را برگزینید.
بیشتر پرچمداران حال حاضر جهان از ترکیب شیشه و فلز ساخته شده‌اند، در صورتی که تا قبل از فراگیری فناوری شارژ سریع شرکت‌ها بدنه‌ی گوشی‌های پرچمدار خود را تماما از آلومینیوم می‌ساختند.
قاب پشتی گلکسی s21 ultra سامسونگ از جنس شیشه ساخته شده و طراحی ماتی هم دارد. این شیشه با گوریلاگلس ویکتوس محافظت می‌شود تا مقاومت بسیار خوبی در برابر ضربه و خط و خش داشته باشد.
گوشی گلکسی اس ۲۱ اولترا و می ۱۱
فریم دوربین‌های این کهکشانی برعکس قاب پشتی طراحی براقی داشته و از جنس آلومینیوم ساخته شده است. این فریم به طور کامل فضای بین لنزها را پوشانده و ظاهری بسیار زیبا به این پرچمدار بخشیده است.
قاب پشتی به غیر از این فریم دوربین تنها از لوگوی سامسونگ در پایین میزبانی می‌کند. بیرون زدگی فریم دوربین‌های اس ۲۱ اولترا به نسبت زیاد است اما زمانی که بیرون زدگی می ۱۱ اولترا را مشاهده کنید قطعا بیرون زدگی دوربین‌های کهکشانی سامسونگ را فراموش خواهید کرد.
فریم اطراف این گلکسی از آلومینیوم ساخته شده و طراحی براقی نیز دارد. این فریم به گونه‌ای با قاب دوربین‌ها به صورت یکپارچه طراحی شده که گوشی کاملا پیوسته به نظر میرسد، درحالی که بین آنها فاصله وجود دارد.
لبه‌های قاب پشتی انحنای بسیار کمی دارند و این باعث می‌شود گوشی خیلی عالی و به طور کامل در کف دست قرار نگیرد. البته گفتنی است که همین طراحی نسبتا تخت زیبایی بیشتری به این کهکشانی هدیه داده است.
این فریم در سمت راست از دکمههای پاور و ولوم، در بالا از میکروفون دوم و در پایین از خشاب سیم‌کارت، درگاه Type C، میکروفون اصلی و همچنین اسپیکر اصلی میزبانی می‌کند. زمانی که این کهکشانی را در دست بگیرید قطعا متوجه کیفیت ساخت بسیار خوب آن خواهید شد و همچنین طراحی مات قاب پشتی در کنار طراحی براق فریم اطراف و قاب دوربین‌ها جلوه‌ای ویژه به این پرچمدار بخشیده است.
به سراغ غول چینی‌ها یعنی می ۱۱ اولترا برویم، محصولی که قاب پشتی آن به جای شیشه از سرامیک ساخته شده و طراحی براقی هم دارد. به روی این قاب و قسمت بالایی، یک فریم بسیار بزرگ برای قرارگیری لنزهای دوربین این گوشی به چشم میآید که رنگ مشکی داشته و از سه دوربین به همراه فلش، نمایشگر کوچک و فوکوس لیزری میزبانی می‌کند.
گوشی شیائومی می ۱۱
این فریم دوربین بیرون زدگی بسیار زیادی دارد و قطعا می‌توان این موضوع را یکی از نقاط ضعف می ۱۱ اولترا در طراحی به حساب آورد. البته شیائومی خیلی هم چاره‌ای نداشته و باید لنزهای بزرگ این پرچمدار را درون فضای داخلی جای می‌داده است.
پایین قاب پشتی هم لوگوی شیائومی و توضیحات همیشگی و آزاردهنده‌ی شیائومی دیده می‌شود (واقعا جای تعجب دارد که چرا این شرکت طراحی قاب پشتی محصولات خود را با نوشتن این توضیحات تحت الشعاع قرار می‌دهد).
فریم اطراف می ۱۱ اولترا هم جنس آلومینیومی داشته و طراحی براقی دارد. این فریم در سمت راست دکمههای پاور و ولوم، در بالا اینفرارد، اسپیکر دوم، میکروفون دوم و نوشته‌ی هارمن‌کاردن و در پایین درگاه سیم‌کارت، درگاه Type C، میکروفون اصلی و اسپیکر اصلی را شامل می‌شود.
این پرچمدار هم کیفیت ساخت بسیار خوبی دارد و لبه‌های برس خورده‌ی آن حس مرغوبیت را هنگام در دست گرفتن به کاربر منتقل می‌کند. لبه‌های قاب پشتی هم دارای انحنای کافی هستند تا این گوشی سنگین به خوبی در دست قرار بگیرد.
حالا نوبت به اپل و نماینده‌ی شایسته‌ی او میرسد. ایفون ۱۲ پرو مکس طراحی متفاوتی نسبت به ایفون ۱۱ پرو مکس دارد و لبه‌های تخت بار دیگر جایگزین لبه‌های انحنا دارد نسل قبل شده‌اند.
ایفون ۱۲ پرو مکس از قاب پشتی شیشه‌ای بهره می‌برد که طراحی آن هم به صورت مات بوده و زیبایی دوچندانی به پرچمدار آمریکایی‌ها بخشیده است. قاب پشتی این گوشی فریم مربعی شکل دوربین‌ها را شامل می‌شود و درمیانه‌ی قاب هم لوگوی اپل خودنمایی می‌کند.
چیدمان دوربین‌ها به شکل یک مثلث است و در قسمت بالایی فلش و در قسمت پایینی سنسور لایدار به چشم میآید. فریم دوربین‌ها هم از جنس شیشه است اما در این بخش طراحی براقی دارد تا دوگانگی جذابی در این پرچمدار به وجود بیاید.
آیفون 12 جدیدترین پرچمدار اپل در حال حاضر
لبه‌های قاب پشتی پرچمدار اپل کاملا تخت است و این موضوع باعث شده تا در دست گرفتن این گوشی به راحتی می ۱۱ اولترا یا حتی اس ۲۱ اولترا نباشد. لبه‌های تخت باعث می‌شود گوشی در کف دست قرار نگیرد و حس اطمینان در نگه داشتن گوشی به شما منتقل نشود.
البته همین تخت بودن کامل قاب پشتی یکی از دلایل چشم نواز بودن طراحی ایفون ۱۲ پرو مکس است. فریم اطراف نماینده اپل از جنس استیل ضد زنگ بوده و مقاومت و کیفیت بیشتری نسبت به آلومنیویم استفاده شده در دو گوشی رقیب دارد.
این فریم کاملا براق طراحی شده و در سمت راست از دکمه‌ی پاور (که کمی کشیده‌تر از قبل شده)، در سمت چپ از دکمههای ولوم، دکمه سایلنت اپل و خشاب سیم‌کارت و در پایین از دو اسپیکر، میکروفون و درگاه لایتنینگ میزبانی می‌کند.
قبل از پرداختن به قاب جلویی هر سه گوشی کمی در مورد ارگونومی رقبا صحبت کنیم. گلکسی اس ۲۱ اولترا و می ۱۱ اولترا تقریبا طول یکسانی دارند و عرض نماینده شیائومی کمی کمتر از رقیب است. ایفون ۱۲ پرو مکس اما از این دو گوشی طول کمتری داشته و در عوض عرض بیشتری دارد.
باریک‌ترین پرچمدار از بین این سه مدل ایفون ۱۲ پرو مکس است که تنها ضخامتی برابر با ۷.۴ میلی متر دارد. ضخامت نماینده چینی‌ها ۸.۴ و ضخامت گلکسی سامسونگ ۸.۹ میلی متر است.
در مورد وزن هم نماینده اپل و سامسونگ وزن برابر ۲۲۸ گرمی دارند اما نماینده چینی‌ها به دلیل دوربین‌هایی بزرگ‌تر وزنی ۲۳۴ گرمی دارد. به طور کلی اختلاف وزن و ابعاد به حدی زیاد نیست که بگوییم یکی از نظر ارگونومی خیلی نسبت به دو گوشی دیگر برتری دارد و هر سه در یک سطح قرار می‌گیرند.
البته اگر طراحی قاب پشتی و لبه‌های فریم ایفون تخت نبود و راحتی بیشتری داشت می‌توانستیم بنا به ضخامت کمتر این پرچمدار را گوشی بهتری از نظر ارگونومی بدانیم اما با توجه به این نوع طراحی چنین اتفاقی رخ نداده است.
به سراغ قاب جلویی برویم، جایی که گلکسی اس ۲۱ اولترا و می ۱۱ اولترا هر دو نمایشگرهایی با لبه‌های خمیده دارند، درحالی که نماینده اپل نمایشگر کاملا تخت داشته و خبری از هیچ گونه انحنا نیست.
بالای نمایشگر ایفون ۱۲ پرو مکس یک ناچ بزرگ دیده می‌شود که از ابتدای معرفی تاچ آیدی تا به امروز هیچ تغییری به خود ندیده و همچنان به همان شکل در بالای صفحه قرار گرفته است.
از طرفی نماینده شیائومی و سامسونگ نمایشگرهای یکپارچه‌ای دارند که تنها یک پانچ هول کوچک در سمت چپ یا بالا این پیوستگی را از بین برده است. به همین دلیل پرچمدار اپل نسبت نمایشگر به بدنه‌ی کمتری نسبت به دو رقیب خود دارد.
نسبت نمایشگر به بدنه در می ۱۱ اولترا حدود ۹۱.۵ درصد است در حالی که این عدد برای کهکشانی کره‌ای‌ها به حدود ۹۰ درصد کاهش می‌یابد و در ایفون اپل به حدود ۸۷.۵ درصد میرسد.
پس به بیان ساده نمای روبرویی پرچمدار شیائومی بسیار چشم نوارتر بوده و برای مشاهده‌ی محتوای مختلف لذت بسیار بیشتری دارد به خصوص که در ایفون ۱۲ پرو مکس ناچ بزرگ بالای نمایشگر همواره تماشای محتوا را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
گوشی گلکسی اس 21 اولترا و گوشی می ۱۱ اولترا
اسپیکر مکالمه‌ی اس ۲۱ اولترا و می ۱۱ اولترا بالای نمایشگر و چسبیده به لبه‌ی بالایی به چشم میآید که در کهکشانی سامسونگ نقش اسپیکر دوم برای تولید صدای استریو را هم عهده دار است.
اسپیکر مکالمه‌ی ۱۲ پرو مکس هم در میانه‌ی ناچ بزرگ نمایشگر دیده می‌شود. به طور کلی اگر بخواهیم نمای روبرویی گوشی‌ها را رتبه بندی کنیم می ۱۱ اولترا به دلیل حاشیه‌های کمتر در مقاوم اول قرار می‌گیرد و کهکشانی سامسونگ هم پشت سر این گوشی در جایگاه دوم جای می‌گیرد. رتبه‌ی آخر هم به ایفون ۱۲ پرو مکس میرسد؛ چرا که همچنان ناچ بزرگی بالای نمایشگر دارد و لذت مشاهده‌ی محتوا را کاهش می‌دهد.
هر سه گوشی به گواهی IP68 مجهز شده‌اند و این یعنی می ۱۱ اولترا و گلکسی اس ۲۱ اولترا می‌توانند در عمق ۱.۵ متری آب به مدت ۳۰ دقیقه دوام بیاورند، در حالی که این عدد برای ایفون ۱۲ پرو مکس مقاومت در عمق ۶ متری به مدت ۳۰ دقیقه است. پس طبیعتا گواهی IP68 نماینده اپل کارایی بیشتری دارد و به نوعی مطمئن‌تر است.
گفتنی است که تنها گوشی که از بین این سه از قلم پشتیبانی می‌کند کهکشانی سامسونگ است و اگر این نکته‌ی برای شما مهم است باید گلکسی سامسونگ را برای خرید در نظر بگیرید.
اگر بخواهیم بخش طراحی و کیفیت ساخت را جمع بندی کنیم باید بگوییم که از نظر زیبایی که با امری سلیقه‌ای مواجه هستیم و این شما هستید که باید بنا به سلیقه یکی را انتخاب کنید. از نظر ارگونومی نماینده اپل و گوشی سامسونگ به دلیل وزن کمتر و همچنین بیرون زدگی کمتر دوربین شرایط بهتری نسبت به نماینده شیائومی دارند و از نظر کیفیت ساخت هم شاید بتوان اپل را به دلیل گواهی IP قوی‌تر و استفاده از استیل ضد زنگ برنده‌ی این بخش در نظر گرفت.
قبل از خرید گوشی پرچمدار حتما بخوانید:
تفاوت گوشی‌های میان رده و پرچمدار، آیا خرید گوشی پرچمدار منطقی است؟
در بخش نمایشگر با ایفون ۱۲ پرو مکس شروع می‌کنیم، گوشی که انتقادهای زیادی به آن در زمینه صفحه نمایش وارد شد و البته این انتقادها خیلی هم بی راه نبود. نماینده اپل یک نمایشگر ۶.۷ اینچی با رزولوشن ۱۲۸۴×۲۷۷۸ داشته و تراکم پیکسلی ۴۵۸ را در اختیار می‌گذارد. این پنل از نوع Super Retina XDR OLED است و با لایه‌ی محافظ سرامیک شیلد مراقبت می‌شود.
سرامیک شیلد فناوری جدید اپل برای محافظت از نمایشگر ایفون‌های سری ۱۲ است که از نظر مقاومت در برابر ضربه عملکرد تحسین برانگیزی از خود نشان می‌دهد. این فناوری در برابر خط و خش هم مقاوم بوده ولی عملکردی عالی ندارد.
آیفون به عنوان پرچمدار اپل شناخته می‌شود.
صفحه نمایش ایفون ۱۲ پرو مکس می‌تواند تا نهایت ۱۲۰۰ نیت روشنایی از خود ساطع کند که برای مشاهده‌ی محتوا در محیط‌های باز کاملا کافی به نظر میرسد. نمایشگر نماینده اپل کیفیت بسیار عالی دارد و دقت رنگ مثال زدنی از آن دریافت می‌کنید. محتوا در این پنل بسیار جذاب و دلنشین به نمایش در می‌آیند و از نظر کیفیت هیچ ایرادی نمی‌توان به نمایشگر این گوشی گرفت.
اما انتقادهای زیاد به صفحه نمایش ۱۲ پرو مکس چه دلیلی دارد؟ در یک کلام نرخ نوسازی! اپل همچنان برای پرچمدار خود نرخ نوسازی ۶۰ هرتزی را در نظر گرفته و این در حالیست که حتی میانرده‌های اندرویدی هم به نرخ نوسازی ۹۰ یا ۱۲۰ هرتزی مجهز شده‌اند.
به واقع عجیب است که چرا اپل فناوری 5G را به نرخ نوسازی بالاتر ترجیح داده و پرچمدار خود را از این فناوری جذاب بی بهره گذاشته است. اگر نمی‌دانید که نرخ نوسازی چه معنایی دارد باید بگوییم که به بیان ساده نمایشگر ۱۲۰ هرتزی سریع‌تر بروز شده و محتوا را به صورت سریع‌تر و طبیعتا روان‌تری در اختیار شما قرار می‌دهد.
زمانی که با یک پنل ۱۲۰ هرتزی کار می‌کنید حس بسیار بهتری می‌گیرید و به نوعی همه‌ی دستورات به شکلی روان‌تر اجرا می‌شوند. در آخر ناگفته نماند که صفحه نمایش ایفون ۱۲ پرو مکس از HDR10 و Dolby Vision هم پشتیبانی می‌کند.
یکی از رقبای اپل یعنی سامسونگ همیشه در بحث نمایشگر و به خصوص در گوشی‌های پرچمدار با قدرت ظاهر شده و در پرچمدار امسال کره‌ای‌ها نیز این موضوع را به وضوح مشاهده می‌کنیم.
گلکسی اس ۲۱ اولترا نمایشگری ۶.۸ اینچی از نوع داینامیک امولد دارد که رزولوشن ۱۴۴۰×۳۲۰۰ برای آن در نظر گرفته شده و تراکم ۵۱۵ پیکسل بر هر اینچ را ارائه می‌کند. این پنل از محتوای HDR10+ هم پشتیبانی کرده و روشنایی آن در حالت حداکثری تا ۱۵۰۰ نیت قابل افزایش است.
پرچمدار سامسونگ
کیفیت این صفحه نمایش بسیار عالی است و محتوا به جذاب‌ترین شکل ممکن به نمایش درمی‌آید. به واقع از نگاه کردن به نمایشگر این کهکشانی به وجد خواهید آمد و قطعا نمی‌توان کوچک‌ترین ایرادی به آن وارد کرد.
از نظر روشنایی نیز ۱۵۰۰ نیت عدد بسیار زیادیست و حتی در محیط باز به همه‌ی روشنایی این گوشی نیاز پیدا نخواهید کرد. اما اینها که کم و بیش در ایفون ۱۲ پرو مکس هم دیده می‌شد، تفاوت اصلی در چیست؟ این کهکشانی از نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتزی تطبیقی برخوردار است.
این نرخ نوسازی توانایی جابجایی از ۱۰ تا ۱۲۰ هرتز را داراست و به این ترتیب هم در مصرف شارژ صرفه جویی می‌کند و هم در صورت نیاز روان‌ترین تجربه‌ی ممکن را در اختیار قرار می‌دهد.
در تنظیمات نمایشگر این کهکشانی می‌توانید بین دو گزینه Vivid (رنگ‌های اغراق شده) و Natural (رنگ‌های طبیعی) یکی را انتخاب کنید و یا گزینه‌ی سوم را برگزینید و به صورت دستی به تنظیم نمایشگر بپردازید.
حالت Vivid رنگ‌ها را به صورت اغراق شده و غلیظتر از واقعیت به شما نمایش می‌دهد و گوشی های امولد سامسونگ به صورت پیش فرض به روی این حالت قرار دارند. اگر رنگ بندی طبیعی‌تر صفحه نمایش را ترجیح می‌دهید حتما گزینه Natural را انتخاب کنید تا رنگ‌ها تا حد ممکن به حالت واقعی خود نزدیک شوند.
بالاخره نوبت به صفحه نمایش می ۱۱ اولترا می رسد، نمایشگری که به واقع می‌توان آن را در کنار اس ۲۱ اولترا بهترین نمایشگرهای موجود در دنیای گوشی‌های هوشمند نام گذاری کرد.
این صفحه نمایش اندازه‌ای ۶.۸۱ اینچی داشته و برای آن رزولوشنی مشابه با رقیب کره‌ای یعنی ۱۴۴۰×۳۲۰۰ در نظر گرفته شده است. این نمایشگر نیز از نوع امولد بوده و از محتوای HDR10+ و Dolby Vision پشتیبانی می‌کند.
شیائومی از نظر روشنایی این صفحه نمایش را به بهترین نسخه موجود تبدیل کرده و توانایی روشن شدن تا ۱۷۰۰ نیت را برای آن در نظر گرفته است. نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتزی نیز از دیگر مشخصه‌های کلیدی می ۱۱ اولترا است که به صورت تطبیقی بوده و می‌تواند از ۳۰ تا ۱۲۰ بنا به محتوای در حال پخش تنظیم شود.
به تنظیمات بخش نمایشگر می ۱۱ اولترا که مراجعه کنید با چهار حالت Auto، Saturated، Orginal Colour و Advance Settings مواجه می‌شوید. حالت خودکار که به صورت پیش فرض نمایشگر به روی آن قرار دارد مانند True Tone گوشی های اپل عمل کرده و دقت رنگ‌ها را بسته به نور محیط تنظیم می‌کند.
حالت دیگر Orginal Colour است که رنگ‌هایی در نهایت دقت به شما ارائه می‌دهد و برخلاف حالت خودکار رنگ‌ها همیشه حالت یکسانی دارند. حالت Saturated برای دسته از کاربرانی است که ترجیح می‌دهند نمایشگری با رنگ‌های غلیظتر داشته باشند.
حالت Advance Settings نیز برای دسته از کاربرانی است که می‌خواهند نمایشگر را دقیقا مطابق با نیاز خود تنظیم کنند و این گزینه به آنها امکان می‌دهد تا غلظت رنگ، شارپنس و … را به صورت دستی تنظیم کنند.
در بخش نمایشگر همان طور که احتمالا تا به این قسمت متوجه شده‌اید ایفون ۱۲ پرو مکس به دلیل نرخ نوسازی ۶۰ هرتز در جایگاه آخر رتبه بندی صفحه نمایش قرار می‌گیرد و جایگاه اول هم به صورت اشتراکی به گلکسی اس ۲۱ اولترا و می ۱۱ اولترا میرسد.
این دو گوشی بهترین نمایشگرهای موجود در جهان را دارند و کمتر پرچمداری می‌تواند در این زمینه با آنها رقابت کند. پس اگر نمایشگر برای شما اولویت اول است پیشنهاد می‌کنیم بسته به بخش‌های دیگر بین نماینده سامسونگ و شیائومی یکی را برگزینید.
بیشتر بخوانید: تمام روش های دانلود از یوتیوب را در مقاله ای بررسی کرده‌ایم.
می ۱۱ اولترا اسپیکرهای دوگانه دارد که اسپیکر اصلی در لبه‌ی پایینی قرار گرفته و اسپیکر دوم به روی لبه‌ی بالایی به چشم می‌خورد. این اسپیکرها می‌توانند صدایی استریو تولید کنند و توسط Harman Kardon توسعه داده شده‌اند.
بلندی صدای تولید شده توسط اسپیکرهای می ۱۱ اولترا بسیار خوب است و صدای موزیک کاملا تفکیک شده به گوش میرسد و وکال واضحی را می‌شنویم. این اسپیکرها صدای بالانس شده‌ای دارند و هنگام پخش موزیک صدا به صورت متعادل از دو اسپیکر پخش می‌شود.
پرچمداران سامسونگ چند سالی است که در بخش اسپیکر با شرکت بزرگ و مشهور AKG همکاری می‌کنند و نتیجه‌ی نهایی کاملا رضایت بخش است. کهکشانی سامسونگ از دو اسپیکر بهره می‌برد، یکی در لبه‌ی پایینی به عنوان اسپیکر اصلی و دیگری اسپیکر مکالمه قرار گرفته در بالای نمایشگر.
بلندی و کیفیت صدای اسپیکرهای نماینده کره‌ای‌ها بسیار خوب و رضایت بخش است و صدایی فراگیر و واضح را به گوش می‌رساند. این اسپیکرها با وجود توانا بودن اما پایین‌تر از رقیب یعنی می ۱۱ اولترا قرار می‌گیرند و نماینده چینی‌ها اسپیکر بهتری نسبت به گلکسی اس ۲۱ اولترا دارد.
نوبت به غول آمریکایی‌ها میرسد، گوشی که در بخش اسپیکر با اختلاف کم دو رقیب دیگر را پشت سر می‌گذارد و عنوان بهترین اسپیکر از بین این سه پرچمدار را به خود اختصاص می‌دهد. در نهایت پس جایگاه اول تا سوم در بخش اسپیکر به ترتیب به ایفون ۱۲ پرو مکس، می ۱۱ اولترا و گلکسی اس ۲۱ اولترا میرسد.
پس اگر اسپیکر برای شما بسیار با اهمیت است یا می‌خواهید با گوشی خود موزیک زیادی پخش کنید خرید ایفون ۱۲ پرو مکس انتخاب بهتری برای شما به نظر میرسد.
در استفاده از آیتونز مشکلی دارید؟ در یک مقاله جامع به آموزش آیتونز پرداخته ایم.
گلکسی اس ۲۱ اولترا و می ۱۱ اولترا هر دو از سیستم عامل اندروید گوگل استفاده می‌کنند و در طرف مقابل برای ایفون ۱۲ پرو مکس مطابق انتظار سیستم عامل اختصاصی اپل یعنی iOS در نظر گرفته شده است.
این که بخواهیم بگوییم اندورید بهتر است یا iOS یک بحث بسیار طولانی بوده و از حوصله‌ی این مطلب خارج است. اما به طور خلاصه می‌توان گفت که اندروید و IOS هر کدام ویژگی‌های مثبت و منفی مخصوص به خود را دارند و شما باید تصمیم بگیرید که با کدام سیستم عامل ارتباط راحت‌تر و بهتری برقرار می‌کنید.
اندروید به طور کلی سیستم عامل آزادتری است به شما اجازه می‌دهد که برنامه‌های خود را از منابع مختلف دانلود کنید و یا ظاهر گوشی را به طور کامل تغییر دهید. از طرفی iOS به روزرسانی به مراتب طولانی‌تر و مرتب‌تری دارد و هماهنگی و یکپارچگی آن با سخت افزار بسیار بهتر است به علاوه این که برنامه‌های مشابه در iOS عملکرد بهتری دارند.
اندروید به صورت خام تنها در گوشی‌های پیکسل گوگل دیده می‌شود و گوشی‌های اندروید وان مانند محصولات نوکیا. در دیگر برندها یک رابط کاربری بر مبنای نسخه‌ای از اندروید توسعه داده می‌شود. این رابط کاربری کاملا اختصاصی است و گوشی شیائومی از MIUI و گوشی‌های سامسونگ از One Ui استفاده می‌کنند.
بین رابط کاربری سامسونگ و شائومی نمی‌توان برنده‌ای در نظر گرفت؛ چرا که هر دو امکانات بسیار خوبی دارند و بخش زیادی از انتخاب یک رابط کاربری مربوط به سلیقه‌ی کاربر است که با کدام ارتباط بهتری برقرار می‌کند.
در کل مهم است که قبل از خرید یکی از این سه پرچمدار در گام اول بدانید که iOS را ترجیح می‌دهید یا اندروید را و در ادامه هم بسیار مهم است که بدانید رابط کاربری سامسونگ برای شما جذاب‌تر است یا رابط کاربری شیائومی.
پس انتخاب در این بخش کاملا بر اساس سلیقه شماست و برنده‌ای وجود ندارد.
زمانی که شرکتی نام یک گوشی را پرچمدار می‌گذارد یعنی در همه‌ی بخش‌ها برای آن محصول بهترین فناوری‌های موجود خود را به کار برده و از آنجایی که قرار است این گوشی برای یک سال نماینده شرکت باشد و با دیگر محصولات رقابت کند پس معمولا در همه‌ی بخش‌ها عملکرد بسیار خوبی دارد.
در بحث سخت افزاری پرچمداران به تراشه‌هایی مجهز می‌شوند که به راحتی از پس کارهای مختلف بربیایند پس چرا اهمیت دارد که کدام گوشی قوی‌تر است؟ اگر قدرت سخت افزاری سه پرچمدار برای انجام همه‌ی کارها کافی باشد قدرت بیشتری یکی از آنها چه برتری دارد؟
اول از همه باید بدانید که همه‌ی مسئله‌ی تراشه به قدرت برنمی‌گردد و گاهی معماری تراشه به گونه‌ای است که در مصرف باتری بسیار بهینه‌تر عمل می‌کند و یا به گونه‌ای توسعه داده شده که خیلی دیرتر داغ می‌شود.
و دوما هم این که مهم است قدرت سخت افزاری چه مقدار باشد. درست است که سه پرچمدار در سالی که عرضه می‌شوند از پس همه‌ی کارها به خوبی برمی‌آیند اما آیا این گفته در مورد سه سال بعد هم صدق می‌کند؟ پس مهم است قدرت تراشه به گونه‌ای باشد که تا ۲ یا ۳ سال بتواند عملکرد خوب خود را حفظ کند.
از طرفی قدرت سخت افزاری بیشتر شاید در استفاده روزمره خود را نشان ندهد اما اگر شما مثلا ویرایش ویدئو یا هر کار سنگین دیگری انجام دهید قطعا متوجه تفاوت در قدرت پرچمداران خواهید شد. حالا که بیشتر با این مباحث کلی آشنا شدید به سراغ سخت افزار سه پرچمدار مورد مقایسه برویم.
می ۱۱ اولترا به بهترین تراشه‌ی موجود برای گوشی‌های اندرویدی یعنی اسنپدراگون ۸۸۸ مجهز شده است. این تراشه‌ی ۵ نانومتری پردازنده مرکزی هشت هسته‌ای (1×2.84 GHz Kryo 680 & 3×2.42 GHz Kryo 680 & 4×1.80 GHz Kryo 680)، پردازنده گرافیکی Adreno 660 ، آخرین موتور هوش مصنوعی موجود و یک مودم 5G داخلی را شامل می‌شود.
این تراشه را ۲۵۶ یا ۵۱۲ گیگابایت حافظه داخلی از نوع UFS 3.1 و ۸ یا ۱۲ گیگابایت حافظه رم همراهی می‌کند. این مجموعه سخت افزاری با نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتزی می ۱۱ اولترا دست به دست هم داده‌اند تا عملکری بی نظیر را از این گوشی شاهد باشیم. این پرچمدار به راحتی از پس همه‌ی کارها برمی‌آید و تا ۲ سال می‌توانید به روی عملکرد آن حساب کنید.
احتمالا شما هم می‌دانید که گوشی‌های اپل همواره از نظر سخت افزاری از رقبای اندرویدی موجود قوی‌تر هستند و عملکرد پایدارتری را ارائه می‌کنند. این موضوع در مورد جدیدترین پرچمدار اپل هم صدق می‌کند.
ایفون ۱۲ پرو مکس (و البته همه‌ی گوشی‌های سری ایفون ۱۲) از تراشه‌ی ۵ نانومتری A14 Bionic ساخت خود اپل استفاده می‌کند. این تراشه از شش هسته پردازنده مرکزی (2×3.1 GHz Firestorm + 4×1.8 GHz Icestorm)، چهار هسته پردازنده گرافیکی Apple GPU، پردازنده عصبی ۱۶ هسته‌ای برای یادگیری ماشینی و مودم X55 5G کوالکام میزبانی می‌کند.
این تراشه را ۱۲۸، ۲۵۶ یا ۵۱۲ گیگابایت حافظه داخلی و ۶ گیگابایت حافظه رم همراهی می‌کند. این مجموعه سخت افزاری قوی‌ترین نسخه موجود در بین تمام گوشی‌های هوشمند در جهان است و عملکرد تراشه‌ی A14 اپل به واقع تحسین برانگیز است.
این تراشه مصرف باتری بسیار بهینه‌ای دارد و تا چند سال می‌تواند خیال شما را از بابت اجرای تمام برنامه‌ها و بازی‌ها در بالاتری سطح ممکن راحت کند. پس اگر بهترین سخت افزار موجود را می‌خواهید لحظه‌ای در خرید ایفون ۱۲ پرو مکس یا حتی دیگر گوشی‌های سری ایفون ۱۲ درنگ نکنید.
کهکشانی کره‌ای‌ها در این بین وضعیت عجیبی دارد. پرچمداران سامسونگ هر ساله در دو نسخه با تراشه‌های مختلف راهی بازار می‌شوند. نسخه‌ی کوالکام که امسال مانند می ۱۱ اولترا به تراشه‌ی اسنپدراگون ۸۸۸ مجهز شده در بازار آمریکا و چین به فروش میرسد و دیگر نقاط جهان باید نسخه‌ی تراشه‌ی اگزینوس خود سامسونگ را خریداری کنند.
تراشه‌های اگزینوس همیشه از نظر قدرت و همچنین پایداری در مقایسه با تراشه‌های کوالکام جایگاه پایین‌تری داشته‌اند و سامسونگ در هر نسل تلاش می‌کند تا این اختلاف را کمتر کند تا اختلاف موجود بین دو نسخه از پرچمداران خود به حداقل برسد.
گلکسی اس ۲۱ اولترا موجود در بازار ایران از تراشه‌ی اگزینوس ۲۱۰۰ برخوردار است. این تراشه معماری ۵ نانومتری داشته و هشت هسته پردازنده مرکزی (1×2.9 GHz Cortex-X1 & 3×2.80 GHz Cortex-A78 & 4×2.2 GHz Cortex-A55) و پردازنده گرافیکی Mali-G78 MP14 را شامل می‌شود.
این تراشه در استفاده روزمره عملکرد بسیار خوبی دارد و می‌تواند تمام بازی‌ها و برنامه‌های موجود را در نهایت کیفیت اجرا کند. اما همان طور که در ابتدای بخش سخت افزار هم گفتیم این تراشه زودتر از دو رقیب دیگر داغ می‌شود و همچنین مصرف باتری خیلی بهینه‌ای هم ندارد.
یعنی در واقع اگر شارژدهی دو نسخه‌ی کواکام و اگزینوس از گلکسی اس ۲۱ اولترا را با هم مقایسه کنیم قطعا نسخه کوالکام با وجود بخش‌های دیگر یکسان عملکرد بهتری از خود نشان می‌دهد.
مجموعه سخت افزاری کهکشانی سامسونگ را ۱۲۸، ۲۵۶ یا ۵۱۲ گیگابایت حافظه داخلی از نوع UFS 3.1 و ۸، ۱۲ یا ۱۶ گیگابایت حافظه رم همراهی می‌کند تا شما از بابت ذخیره سازی اطلاعات و مولتی تسکینگ آسوده خاطر باشید.
گفتنی است که هیچ یک از این سه پرچمدار از کارت حافظه جانبی پشتیبانی نمی‌کنند و در هنگام خرید باید نسخه‌ای را خریداری کنید که با نیاز شما بیشترین مطابقت را داشته باشد. هر سه رقیب به فناوری 5G مجهز هستند و در صورت فراگیری آن در بازار کشور می‌توانید از اینترنت پر سرعت همراه بهره مند شوید.
در نهایت برای جمع بندی بخش سخت افزار می‌توانیم بگوییم که قطعا برنده‌ی این قسمت ایفون ۱۲ پرو مکس خواهد بود و می ۱۱ اولترا در جایگاه بعدی آن را همراهی می‌کند و در جایگاه آخر هم گلکسی سامسونگ قرار می‌گیرد.
از آنجایی که گوشی‌های پرچمدار در بخش سخت افزاری و همچنین نمایشگر از آخرین فناوری‌های موجود استفاده می‌کنند مصرف شارژ بیشتری نسبت به گوشی‌های میانرده دارند و این باعث می‌شود که معمولا شارژدهی کمتری داشته باشند.
اما به نوعی امسال این اتفاق رخ نداده و هر سه شرکت با استفاده از تکنولوژی‌های جدید توانسته‌اند در مصرف شارژ صرفه جویی کرده و باتری را به صورت بهینه‌تری استفاده کنند.
از گلکسی اس ۲۱ اولترا شروع می‌کنیم، پرچمداری که به یک باتری ۵۰۰۰ میلی آمپر ساعتی مجهز شده است. این گوشی در زمینه شارژدهی عملکردی قابل توجه از خود نشان داده و در استفاده‌های ترکیبی شامل وب‌گردی، چک کردن شبکه‌های اجتماعی، کمی عکاسی و بازی و … می‌تواند بیش از یک روز کامل شما را همراهی کند (یعنی در روز دوم حدود ۳۰ درصد شارژ داشته باشد).
می ۱۱ اولترا نیز به همین ظرفیت باتری مجهز شده ولی در زمینه شارژدهی عملکرد ضعیف‌تری نسبت به نماینده سامسونگ ارائه کرده و می‌تواند با استفاده ترکیبی و معمول یک روز کامل شارژدهی کند (این شارژدهی برای یک گوشی پرچمدار بسیار خوب ارزیابی می‌شود). با یک بار شارژ کامل این گوشی از صبح تا شب می‌توانید از آن بهره ببرید و احتمالا آخر شب مجبور می‌شوید آن را به شارژ متصل کنید.
نوبت به آخرین پرچمدار یعنی نماینده آمریکایی‌ها میرسد، گوشی که ظرفیت باتری کمتری دارد و اپل برای آن یک باتری ۳۶۸۷ میلی آمپر ساعتی را مناسب دیده است. این باتری با وجود ظرفیت کمتر نسبت به رقبا به دلیل بهینه بودن تراشه‌ی اپل عملکرد بسیار خوبی را از خود نشان داده و مانند می ۱۱ اولترا می‌تواند با استفاده معمول یک روز کامل شارژدهی کند.
بنابراین در زمینه شارژدهی اگر بهترین پرچمدار از بین این سه رقیب را می‌خواهید باید گلکسی اس ۲۱ اولترا را انتخاب کنید و شارژدهی ایفون ۱۲ پرو مکس و می ۱۱ اولترا در یک سطح قرار می‌گیرد.
از نظر سرعت شارژ وضعیت سه گوشی چگونه خواهد بود؟ به طور کلی شیائومی در زمینه باتری و فناوری شارژ سریع شرکت پیشتاز به حساب میآید و از این نظر گوشی‌های این سازنده همواره از رقبای هم قیمت خود بهتر عمل می‌کنند.
شیائومی برای پرچمدار خود شارژ سریع ۶۷ واتی در نظر گرفته و نکته‌ی جذاب‌تر این که همچنان آداپتور آن را درون جعبه‌ی محصول قرار داده اتفاقی که در مورد دو رقیب دیگر صدق نمی‌کند و برای نماینده سامسونگ و اپل باید آداپتور را به صورت جداگانه تهیه کنید.
استفاده از شارژ سریع ۶۷ واتی باعث شده تا شارژ شدن می ۱۱ اولترا از ۰ تا ۱۰۰ حدود ۳۷ دقیقه زمان نیاز داشته باشد. برای پرچمدار شیائومی شارژ سریع بی‌سیم ۶۷ واتی هم در نظر گرفته شده که به کمک آن می‌توان این دستگاه را در مدت ۳۹ دقیقه به طور کامل شارژ کرد.
گلکسی اس ۲۱ اولترا در امر شارژ شدن با می ۱۱ اولترا فاصله‌ی بسیار زیادی دارد و سامسونگ برای آن شارژ سریع ۲۵ واتی در نظر گرفته است (البته همان طور که گفتیم آداپتور داخل جعبه نیست و باید جداگانه آن را خریداری کنید).
به کمک آداپتور ۲۵ وات می‌توان این کهکشانی را در مدت ۳۰ دقیقه تا ۵۴ درصد و در مدت ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه به طور کامل شارژ کرد. این عملکرد را نه می‌توان سریع خواند و نه کند ولی برای یک پرچمدار شاید بتوان ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه را مدت زمان زیادی برای شارژ کامل در نظر گرفت.
برای اس ۲۱ اولترا شارژ سریع بی‌سیم ۱۵ واتی هم در نظر گرفته شده که در مقایسه با شارژ سریع بی‌سیم ۶۷ واتی می ۱۱ اولترا عددی بسیار ناچیز به حساب میآید.
ایفون ۱۲ پرو مکس هم از نظر سرعت شارژ عملکرد خیلی خوبی ندارد و اپل شارژ سریع ۲۰ واتی را برای آن مناسب دیده است. به کمک آداپتور ۲۰ واتی (که البته جداگانه خریداری کرده‌اید) می‌توان پرچمدار اپل را در ۳۰ دقیقه تا ۵۵ درصد در ۱ ساعت تا ۸۶ درصد و در ۱ ساعت و ۳۲ دقیقه تا ۱۰۰ درصد شارژ کرد.
اگر بخواهیم این بخش را جمع بندی کنیم از آنجایی که سرعت شارژ شدن می ۱۱ اولترا بسیار بیشتر از دو رقیب بوده و از طرفی تنها گوشی در این بین است که درون جعبه همچنان آداپتور دارد شاید بتوانیم مقاوم اول را به این محصول اختصاص دهیم.
اگر صرفا تنها میزان شارژدهی برای شما مهم است گلکسی اس ۲۱ اولترا در جایگاه اول قرار می‌گیرد و دو گوشی دیگر به طور مشترک در جایگاه بعدی. اما اگر سرعت شارژ برایتان اهمیت دارد قطعا می ۱۱ اولترا بهترین انتخاب ممکن بین این سه پرچمدار خواهد بود.
مقالات پیشنهادی: بهترین گوشی از نظر باتری کدام است؟
دوربین گوشی‌های پرچمدار در حال حاضر یکی از ملاک‌های اصلی برای خرید آنها به حساب میآید و این سه شرکت سازنده هم به خوبی نسبت به این موضوع آگاهی داشته‌اند. در ادامه به دوربین‌های مختلف هر سه گوشی خواهیم پرداخت و در نهایت برنده‌ی هر بخش را مشخص خواهیم کرد.
از پرچمدار سامسونگ شروع می‌کنیم، گوشی که به دوربین اصلی با سنسوری ۱۰۸ مگاپیکسلی مدل سامسونگ S5KHM3 با اندازه‌ی 1/1.33 اینچ و اندازه‌ی پیکسل 0.8 میکرونی مجهز شده است. این سنسور در پس لنزی ۲۴ میلی متری با گشودگی دیافراگم f/1.8 قرار گرفته و از فوکوس خودکار تشخیص فاز پشتیبانی می‌کند.
برای این دوربین لرزشگیر اپتیکال تصویر و فوکوس لیزری هم در نظر گرفته شده و عکس‌ها به صورت پیش فرض به دلیل استفاده از فناوری Nona-pixel Bayer به صورت ۱۲ مگاپیکسلی به ثبت می‌رسند (ترکیب ۹ به ۱ پیکسل‌ها برای گرفتن خروجی بهتر و رنج دینامیکی گسترده‌تر).
دوربین اصلی گلکسی اس ۲۱ اولترا در نور روز عکس‌های بسیار خوبی به ثبت می‌رساند. این تصاویر رنج دینامیکی بسیار وسیعی دارند و جزئیات فراوانی هم در آنها دیده می‌شود. نویز در عکس‌ها به حدی کم است که می‌توانیم ادعا کنیم به طور کلی نویزی وجود ندارد. نکته‌ی منفی که در این تصاویر دیده می‌شود شارپنس بیش از اندازه در ثبت برخی سوژه‌ها است که به روی کیفیت عکس تأثیر منفی می‌گذارد.
به دلیل ترکیب پیکسل‌ها که در بخش بالا توضیح دادیم هنگام عکاسی از سوژه‌های پیچیده گاهی عکس نهایی از واقعیت کمی فاصله می‌گیرد و به نوعی الگوریتم ترکیب پیسکل‌ها گاهی خوب عمل نمی‌کند (البته که این مشکل می‌تواند با بروزرسانی‌های نرم افزاری حل شود).
برعکس چیزی که از کهکشانی‌های سامسونگ تا به حال می‌شناسیم بالانس رنگ سفید و دقت رنگ تصاویر بسیار خوب است و هیچ ایرادی نمی‌توان به آن وارد کرد. شما می‌توانید تصاویر را به رزولوشن کامل یعنی حالت ۱۰۸ مگاپیکسلی تغییر دهید اما نتیجه خیلی جالب نخواهد بود و عکسی نویزی با رنج دینامیکی نه چندان خوب تحویل می‌گیرید (به طور کلی در اکثر گوشی‌ها رزولوشن کامل به دلیل از بین بردن فرایند پردازش نرم افزاری کیفیت عکس‌ها را کاهش می‌دهد).
عکس‌های گرفته شده با این پرچمدار در شب خوب است اما قطعا از یک پرچمدار بیشتر از این انتظار داریم. عکس‌های گرفته شده در شب جزئیاتی کاملا معمولی دارند و نویز زیادی در آنها دیده می‌شود. شارپنس و تنظیم نور هم چندان تعریفی ندارد و در کل این کیفیت عکس در شب برای یک پرچمدار چندان خوب به نظر نمی‌رسد.
اما خوشبختانه روشن شدن قابلیت نایت مود تا حد زیادی این بازی را عوض می‌کند و کیفیت تصاویر شب را تغییر می‌دهد. عکس‌های شب در صورت روشن بودن نایت مود جزئیات و غلظت رنگ خوبی دارند و شارپنس و دقت رنگ نسبتا دقیقی را شاهد هستیم. رنج دینامیکی این عکس‌ها خوب است و از طرفی هم در سایه‌ها جزئیات مناسبی به چشم میآید و حتما پیشنهاد می‌کنیم در شب از نایت مود استفاده کنید.
به سراغ رقیب دیرینه‌ی گلکسی سامسونگ یعنی ایفون اپل برویم، جایی که ایفون ۱۲ پرو مکس مانند سامسونگ به سنسور ۱۰۸ مگاپیکسلی و سر و صدای فراوان اعتقادی ندارد و همچنان کار را با سنسوری ۱۲ مگاپیکسلی پیش می‌برد.
دوربین اصلی پرچمدار اپل سنسوری ۱۲ مگاپیکسلی مدل Sony IMX603 با اندازه پیکسل ۱.۷ میکرونی داشته و در پس لنزی ۲۶ میلی متری با دیافراگم f/1.6 قرار گرفته است. خیلی وقت بود که چنین تغییراتی را در دروبین یک ایفون ندیده بودیم و این سنسور حالا ۴۷ درصد بزرگ‌تر از نسل قبل یعنی ایفون ۱۱ پرو مکس شده است.
این دیافراگم f/1.6 باعث خواهد شد تا دوربین در محیط‌های کم نور بتواند همچنان نور زیادی جذب کرده و تصویر بالانس شده‌ای تحویل دهد. دوربین اصلی از قابلیت فوکوس خودکار تشخیص فاز دو پیکسلی برخودار بوده و لرزشگیر سنسور شیفت (IBIS) هم برای آن در نظر گرفته شده است.
این لرزشگیر به جای این که برای از بین بردن لرزش دست هنگام ثبت تصاویر لنز را جابجا کند کل سنسور را جابجا می‌کند و همین دلیل کارایی این فناوری را بسیار بیشتر از OIS می‌کند. این فناوری برای ثبت ویدئوها هم کارایی بیشتری نسبت به OIS دارد و اپل با استفاده از آن سعی کرده تا پرچمدار خود را نسبت به رقبا یک پله بالاتر قرار دهد.
دوربین اصلی ایفون ۱۲ پرو مکس در نور روز عکس‌های بسیار عالی به ثبت می‌رساند. این تصاویر کنتراست بالایی دارند و رنگ‌ها بسیار نزدیک به واقعیت ثبت می‌شوند. وایت بالانس هم دقیق بوده و نویز بسیار کمی در عکس‌ها دیده می‌شود. اپل تلاش کرده تا دوربین اصلی پرچمدار خود رنج دینامیکی بسیار طبیعی در عکس‌ها به ثبت برساند و تا حد بسیار خوبی هم به این خواسته نزدیک شده است.
جزئیات عکس‌های روز بسیار زیاد است اما همچنان با وجود سنسور بزرگ‌تر در حین عکاسی از سوژه‌های پیچیده مانند چمن یا شاخ و برگ درختان دوربین کمی با مشکل و سردرگمی مواجه می‌شود.
اما آیا دوربین اصلی ایفون ۱۲ پرو مکس در شب هم می‌تواند کیفیت خوب خود را حفظ کند؟ در عکس‌های شب نایت مود به صورت خودکار فعال می‌شوند و خود به خود عمل می‌کند. عکس‌های گرفته شده در شب مانند روز بسیار خوب هستند. این تصاویر جزئیات زیاد و نویز کمی دارند و دوربین به خوبی غلظت و دقت رنگ‌ها را در سطحی عالی نگه می‌دارد.
رنج دینامیکی عکس‌های شب بسیار خوب است و مهم‌تر این که سایه‌ها کاملا با جزئیات به ثبت می‌رسند. نکته‌ی بسیار مثبتی که در مورد عکس‌های شب و نایت مود وجود دارد این است که مانند خیلی از گوشی‌های دیگر شب را به روز تبدیل نمی‌کند و تلاش می‌کند تا با حفظ حالت طبیعی عکس در شب سطح جزئیات را افزایش داده و جزئیات موجود در قسمت‌های تاریک تصویر را به خوبی به ثبت برساند.
تصاویر شب با وجود نایت مود حالت کاملا طبیعی دارند و می‌تونیم قاطعانه بگوییم که عکس شب خوبی داریم نه عکس روز شده‌ی خوبی. از این نظر اگر عکس‌های شب طبیعی را ترجیح می‌دهید به طور حتم ایفون ۱۲ پرو مکس عملکرد بهتری نسبت به گلکسی اس ۲۱ اولترا دارد.
و اما نوبت به پرچمدار چینی‌ها میرسد محصولی که در سایت Dxomark توانسته رتبه‌ی اول بهترین دوربین گوشی‌های هوشمند را به خود اختصاص دهد و باید ببینیم که در حقیقت هم این عکس‌ها بهترین موجود در بین پرچمداران هستند؟
دوربین اصلی می ۱۱ اولترا یک سنسور ۵۰ مگاپیکسلی ساخت سامسونگ مدل GN2 با اندازه‌ی 1/1.12 اینچ و پیکسل ۱.۴ میکرون دارد. این سنسور در پس لنزی ۲۴ میلی متری با گشودگی دیافراگم f/2.0 قرار گرفته و از فوکوس خودکار تشخیص فاز دو پیکسلی، فوکوس لیزری و لرزشگیر اپتیکال تصویر (OIS) پشتیبانی می‌کند.
این دوربین به دلیل ترکیب پیکسل‌ها به صورت پیش فرض عکس‌هایی ۱۲ مگاپیکسلی به ثبت می‌رساند. عکس‌های گرفته شده با دوربین اصلی می ۱۱ اولترا تحسین برانگیز هستند. این تصاویر جزئیات بسیار زیادی دارند و پردازش آنها بیشتر شبیه به دوربین‌های عکاسی حرفه‌ای است تا دوربین گوشی هوشمند.
در این عکس‌ها عملا هیچ نویزی دیده نمی‌شود و رنگ‌ها کاملا زنده و طبیعی به ثبت می‌رسند و نه به حدی غلیظ هستند که حالت طبیعی از دست برود و نه به حدی بی روح که عکس جذابی را شاهد نباشیم.
رنج دینامیکی این تصاویر بسیار گسترده است و به واقع از مشاهده‌ی عکس‌ها و این که تا چه حد به واقعیت نزدیک هستند شگفت زده خواهید شد. کاملا مشخص است که چرا DXOMARK رتبه‌ی اول را به این پرچمدار اختصاص داده است.
در عکس‌های شب گرفته شده با می ۱۱ اولترا مانند ایفون ۱۲ پرو مکس نایت مود به صورت خودکار فعال می‌شود و به شما در گرفتن عکسی بهتر کمک می‌کند. رنج دینامیکی تصاویر شب هم بسیار عالی است و دقت رنگ، وایت بالانس و نور پردازی بسیار دقیقی را شاهد هستیم، هرچند که گاهی رنگ چراغ‌های خیابان کمی بیش از حد به سمت نارنجی و قرمز می‌روند.
نویز در این تصاویر در حد بسیار پایین نگه داشته می‌شود و جزئیات در سایه‌ها به خوبی به چشم میآید. به طور کلی شارپنس، جزئیات و کنتراست عکس‌ها خوب و رضایت بخش است و همه‌ی اینها در کنار هم باعث می‌شود تا بگوییم با تصاویر باکیفیتی در شب مواجه هستیم.
اگر بخواهیم دوربین اصلی این سه پرچمدار را رتبه بندی کنیم باید بگوییم که می ۱۱ اولترا با توجه به عکس‌های بسیار عالی در روز و شب در جایگاه اول قرار می‌گیرد و ایفون ۱۲ پرو مکس به دلیل عکس‌های روز بسیار خوب و عکس‌های شب طبیعی در جایگاه دوم و پشت سر این پرچمدار جای می‌گیرد. جایگاه آخر هم به گلکسی اس ۲۱ اولترا میرسد که در عکس‌های روز می‌تواند با ایفون ۱۲ پرو مکس رقابت کند ولی در عکس‌های شب قطعا یک پله پایین‌تر قرار خواهد گرفت.
دوربین‌های فوق عریض به طور کلی در مقایسه با دوربین اصلی در سطح پایین‌تری قرار می‌گیرند و نمی‌توان انتظار عملکردی عالی مانند دوربین اصلی از آنها داشت. این بار با می ۱۱ اولترا شروع می‌کنیم.
برای سنسور فوق عریض شیائومی به سراغ سونی رفته و سنسوری ۴۸ مگاپیکسلی مدل IMX586 Exmor RS با اندازه‌ی 1/1.2 اینچی و اندازه پیکسل 0.8 میکرونی از این شرکت را در نظر گرفته است.
این سنسور در پشت یک لنز ۱۲ میلی متری با دیافراگم f/2.2 قرار گرفته و می‌تواند تصاویری بسیار عریض با زاویه‌ی ۱۲۸ درجه‌ای به ثبت برساند. این دوربین از فوکوس خودکار تشخیص فاز پشتیبانی می‌کند.
عکس‌های فوق عریض گرفته شده با پرچمدار شیائومی در نور روز کیفیت عالی دارند. در این عکس‌ها جزئیات زیادی دیده می‌شود و شارپنس و رنج دینامیکی هم در سطحی بسیار خوب قرار می‌گیرد. تنظیم نور و رنگ عکس‌های فوق عریض هم خوب است و نویز در حد پایین نگه داشته می‌شود.
زاویه‌ی این تصاویر نیز بسیار عریض است و تنها ایرادی که شاید بتوان به عکس‌های فوق عریض می ۱۱ اولترا گرفت این است که اعوجاج لبه‌های تصویر به صورت خیلی عالی تصحیح نمی‌شود و گاهی اوقات این اعوجاج در عکس باقی می‌ماند. البته که این با یک بروزرسانی نرم افزاری می‌تواند برطرف شود.
در شب دوربین فوق عریض مانند دوربین اصلی به صورت خودکار قابلیت نایت مود را روشن نمی‌کند و باید به صورت دستی این کار را انجام دهید. در صورت خاموش بودن نایت مود عکس‌های فوق عریض در شب بهترین در نوع خود هستند و هیچ پرچمداری نمی‌تواند با آنها رقابت کند.
این تصاویر جزئیات زیادی دارند و نویز به خوبی کنترل می‌شود. از طرفی رنج دینامیکی گسترده‌ای را هم شاهد هستیم (البته برای دوربین فوق عریض آن هم در شب) و در نهایت رنگ‌ها هم نسبتا دقیق ثبت می‌شوند.
اگر نایت مود را به صورت دستی برای عکس‌های فوق عریض شب روشن کنید تصاویر شارپنس بهتری پیدا می‌کنند و رنج دینامیکی هم گسترده‌تر می‌شود و سایه‌ها با جزئیات بیشتری به ثبت می‌رسند.
به واقع عملکرد دوربین فوق عریض می ۱۱ اولترا در روز و شب به حدی خوب است که گاهی فراموش می‌کنید در حال عکاسی با دوربین فوق عریض هستید و منطقا عکس‌ها باید کیفیت کمتری نسبت به دوربین اصلی داشته باشند.
به سراغ گلکسی اس ۲۱ اولترا برویم تا ببینیم دوربین فوق عریض این گوشی می‌تواند با می ۱۱ اولترا رقابت کند و آن را شکست دهد؟ دوربین فوق عریض کهکشانی سامسونگ از سونی مدل IMX563 بوده و سنسوری ۱۲ مگاپیکسلی با اندازه‌ی 1/2.55 اینچی و اندازه پیکسل ۱.۴ میکرونی دارد.
این سنسور در پشت یک لنز ۱۳ میلی متری با گشودگی دیافراگم f/2.2 قرار گرفته و از فوکوس خودکار تشخیص فاز دو پیکسلی پشتیبانی می‌کند.
عکس‌های فوق عریض پرچمدار سامسونگ در نور روز کیفیت خوبی دارند اما عالی نیستند. این تصاویر گاهی بیش از اندازه به صورت نرم افزاری پردازش می‌شوند و این برخی از جزئیات عکس را از بین می‌رود و کیفیت کلی را تحت الشعاع قرار می‌دهد.
کنتراست خوب است و دقت رنگ مناسبی مشاهده می‌شود و رنج دینامیکی هم در سطح رضایت بخشی قرار می‌گیرد. جزئیات در این تصاویر قابل قبول است و چندان عالی نیست؛ چرا که طبق چیزی که بالاتر گفتیم با پردازش‌های انجام شده دوربین سعی می‌کند نویز موجود را از بین ببرد ولی در عوض بخشی از جزئیات هم در طول این فرایند از دست می‌رود.
اعوجاج لبه‌های تصویر به خوبی تصحیح می‌شود و به طور کلی می‌توانیم عکس‌های فوق عریض در نور روز را قابل قبول بدانیم اما قطعا حتی نمی‌توان آنها را با عکس‌های فوق عریض می ۱۱ اولترا مقایسه کرد.
عکس‌های فوق عریض گلکسی اس ۲۱ اولترا در شب چندان کیفیت خوبی ندارد؛ زیرا جزئیات زیادی به چشم نمی‌آید و رنج دینامیکی خوبی را هم شاهد نیستیم و صرفا می‌توانید برای به اشتراک گذاری در شبکه‌های اجتماعی از آنها استفاده کنید.
اما در نهایت دوربین فوق عریض ایفون ۱۲ پرو مکس چه شرایطی دارد و چه جایگاهی را می‌تواند در این رقابت به خود اختصاص دهد؟ دوربین فوق عریض ایفون ۱۲ پرو مکس سنسوری ۱۲ مگاپیکسلی مدل IMX372 از سونی دارد. این سنسور با اندازه 1/3.6 اینچی و اندازه پیکسل ۱.۰ میکرونی در پشت لنزی ۱۳ میلی متری با دیافراگم f/2.4 قرار گرفته و توانایی ثبت عکس‌هایی ۱۲۰ درجه‌ای را داراست.
کیفیت عکس‌های فوق عریض ایفون ۱۲ پرو مکس در نور روز بسیار خوب است و هیچ اعوجاجی درون آنها دیده نمی‌شود. زاویه‌ی این تصاویر واقعا عریض است و جزئیات زیادی هم در آنها به چشم میآید. عکس‌ها کنتراست و وایت بالانس خوبی دارند اما دقت رنگ در سطح عالی قرار نمی‌گیرد.
رنج دینامیکی تصاویر هم برای دوربین فوق عریض گسترده به حساب میآید. عکس‌های گرفته شده با دوربین فوق عریض نماینده اپل در شب هم قابل قبول هستند. نایت مود به صورت خودکار برای این تصاویر هم فعال شده و باعث می‌شود تا عکس‌ها جزئیات و رنج دینامیکی قابل قبولی داشته باشند. نویز در آنها دیده می‌شود ولی نه به حدی که بتوانیم آن را نکته‌ی منفی به حساب بیاوریم. دقت رنگ، کنتراست و وایت بالانس نیز رضایت بخش بوده و درنهایت باید بگوییم این تصاویر نسبت به عکس‌های شب دوربین فوق عریض گلکسی اس ۲۱ اولترا وضعیت بهتری دارند.
در بخش دوربین فوق عریض جایگاه آخر به گلکسی اس ۲۱ اولترا تعلق می‌گیرد و دلیل آن هم عملکرد نه چندان عالی در روز و عملکرد ضعیف در شب است. دوربین فوق عریض ایفون ۱۲ پرو مکس در جایگاه دوم قرار می‌گیرد و عملکرد روز و شب آن خوب ارزیابی می‌شود.
در جایگاه اول هم نماینده شیائومی جای می‌گیرد تا بتوانیم بگوییم این سازنده چینی در بخش دوربین پرچمدار خود سنگ تمام گذاشته و دوربین فوق عریض آن می‌تواند تصاویری عالی در روز و شب به ثبت برساند.
زمانی که برای اولین بار گلکسی اس ۲۰ اولترا زوم ۱۰۰ برابری را به گوشی‌های هوشمند اضافه کرد به واقع در بخش دوربین‌های تله فوتو تغییرات گسترده‌ای اتفاق افتاد. پرچمداران حال حاضر معمولا همگی به این لنز مجهز می‌شوند که بسته به نیاز شما می‌توانند کاربرد فراوانی داشته باشند.
این بار از نماینده اپل شروع می‌کنیم گوشی که دوربین تله فوتو آن سنسوری ۱۲ مگاپیکسلی از شرکت سونی مدل IMX590 داشته و در پس لنزی ۶۵ میلی متری با دیافراگم f/2.2 قرار گرفته است. این سنسور اندازه‌ی 1/3.4 اینچی و اندازه‌ی پیکسل ۱.۰ میکرونی دارد.
اپل برای این دوربین فوکوس خودکار تشخیص فاز و لرزشگیر اپتیکال تصویر در نظر گرفته و این لنز می‌تواند تا ۲.۵ برابر به صورت اپتیکال و تا ۱۲ برابر به صورت دیجیتال به روی سوژه مورد نظر شما زوم کند.
عکس‌های گرفته شده با دوربین تله فوتو ایفون ۱۲ پرو مکس در نور روز کیفیت بسیار خوبی دارند. جزئیات در این تصاویر به اندازه‌ی کافی دیده می‌شود و کنتراست، وایت بالانس و دقت رنگ رضایت بخشی را هم شاهد هستیم.
رنج دینامیکی عکس‌های تله فوتو نیز مناسب ارزیابی می‌شود و روشن بودن HDR می‌تواند به ثبت عکسی متعادل‌تر کمک کند. اگر زوم را از ۲.۵ برابر فراتر ببرید زوم به صورت دیجیتالی خواهد شد و به بیان ساده‌تر برشی از تصویر اصلی را دریافت می‌کنید.
این موضوع باعث می‌شود تا زوم ۵ برابر عکس قابل استفاده باشد ولی زمانی که به مقدار ۱۰ یا ۱۲ برابر زوم می‌کنید نباید انتظار جزئیات زیادی را داشته باشید و طبیعتا تصویری نرم و آبرنگی تحویل خواهید گرفت.
برای دوربین تله فوتو قابلیت نایت مود در نظر گرفته نشده است و این باعث می‌شوند کیفیت عکس‌های شب دوربین تله فوتو تا حد بسیار زیادی به شرایط نوری محیط وابسته باشد. اگر در شب در محیطی باشید که نور آن قابل قبول است عکسی رضایت بخش تحویل می‌گیرید اما در غیر این صورت نباید انتظار زیادی از دوربین تله فوتو در شب داشته باشید.
به سراغ گلکسی اس ۲۱ اولترا برویم، پرچمداری که نسل بعد از اس ۲۰ اولترا بوده و می‌خواهد قدرت زوم این خانواده را به رخ بکشد. این کهکشانی از دو دوربین تله فوتو و پریسکوپ تله فوتو با سنسورهای ۱۰ مگاپیکسلی بهره می‌برد.
دوربین تله فوتو سنسور ۱۰ مگاپیکسلی سامسونگ S5K3J1 با اندازه‌ی 1/3.24 اینچی و اندازه‌ی پیکسل ۱.۲۲ میکرونی داشته و در پس لنزی ۷۰ میلی متری با گشودگی دیافراگم f/2.4 قرار گرفته است. این دوربین از فوکوس خودکار تشخیص فاز دو پیکسلی و لرزشگیر اپتیکال تصویر بهره می‌برد و می‌تواند تا ۳ برابر به صورت اپتیکال به روی سوژه زوم کند.
دوربین پریسکوپ تله فوتو نیز سنسور ۱۰ مگاپیکسلی سامسونگ S5K3J1 با اندازه‌ی 1/3.24 اینچی و اندازه‌ی پیکسل ۱.۲۲ میکرونی داشته و در پس لنزی ۲۴۰ میلی متری با گشودگی دیافراگم f/4.9 قرار گرفته است. این دوربین از فوکوس خودکار تشخیص فاز و لرزشگیر تصویر بهره می‌برد و می‌تواند تا ۱۰ برابر به صورت اپتیکال به روی سوژه زوم کند.
عکس‌های تله فوتوی گلکسی اس ۲۱ اولترا به صورت ۱۲ مگاپیکسلی ذخیره می‌شوند و این یعنی به صورت نرم افزاری گوشی خروجی ۱۰ مگاپیکسلی را به ۱۲ مگاپیکسلی تغییر می‌دهد که این موضوع تأثیر منفی به روی کیفیت تصاویر دارد.
عکس‌های گرفته شده با زوم ۳ برابری در نور روز کیفیت مناسبی دارند؛ چرا که جزئیات در سطح قابل قبولی قرار می‌گیرد و دقت رنگ رضایت بخشی را هم شاهد هستیم. رنج دینامیکی این عکس‌ها خوب است و سایه روشن‌ها به خوبی به ثبت می‌رسند.
نکته‌ی منفی که در این عکس‌ها به چشم میآید پردازش بیش از اندازه نرم افزاری توسط سامسونگ است که گاهی جزئیات اصلی عکس را از بین می‌برد. این پردازش اضافی باعث می‌شوند به عنوان مثال چهره فردی که از فاصله‌ی دور از او عکاسی کرده‌اید بیش از اندازه مات شود.
این موضوع در مورد عکس‌ها با زوم ۱۰ برابری هم دقیقا صدق می‌کند و این تصاویر با وجود داشتن جزئیات و رنج دینامیکی خوب بیش از اندازه پردازش می‌شوند و از حالت طبیعی خود فاصله می‌گیرند.
شما می‌توانید تا ۱۰۰ برابر با این گوشی به روی سوژه مود نظر خود زوم کنید. تا ۳۰ برابر می‌توان گفت عکس‌ها تا حدودی قابل قبول هستند ولی بعد از آن و به خصوص اعداد نزدیک به ۱۰۰ جزئیاتی ناچیز در تصاویر دیده می‌شود. به نوعی از زوم ۱۰۰ برابری بیشتر برای بحث فان می‌توان استفاده کرد تا عکاسی واقعی.
عکس‌های گرفته شده با زوم ۳ و ۱۰ برابری در شب هم عملکرد رضایت بخشی دارند و دوربین تلاش می‌کند تا نویز را تا حد ممکن پایین نگه دارد. خوشبختانه قابلیت نایت مود هم برای عکس‌های تله فوتو در نظر گرفته شده که در صورت روشن شدن می‌تواند شرایط را در جهت مثبت تا حد زیادی تغییر دهد.
به طور کلی عملکرد دوربین‌های تله فوتو گلکسی اس ۲۱ اولترا را مطلوب ارزیابی می‌کنیم ولی به واقع ترجیح می‌دادیم تا پردازش اضافی به روی تصاویر اعمال نشود و کیفیت آن به این طریق کاهش نیابد.
در نهایت نوبت به نماینده چینی‌ها میرسد. گوشی که دوربین پریسکوپ تله فوتو با سنسور ۴۸ مگاپیکسلی دارد. این سنسور با اندازه‌ی 1/2.0 اینج و اندازه‌ی ۰.۸ میکرونی در پس یک لنز ۱۲۰ میلی متری با دیافراگم f/4.1 قرار گرفته و از فوکوس خودکار تشخیص فاز و لرزشگیر اپتیکال تصویر پشتیبانی می‌کند. برای این دوربین زوم ۵ برابری اپتیکال و زوم ۱۲۰ برابری دیجیتال در نظر گرفته شده است.
عکس‌های گرفته شده در حالت زوم ۵ برابری در نور روز کیفیت بسیار خوبی دارند. در این تصاویر جزئیات زیادی دیده می‌شود و کنتراست خوبی را شاهد هستیم. رنج دینامیکی برای یک دوربین تله فوتو عالی است و کوچک‌ترین ایرادی نمی‌توان به آن گرفت.
در صورتی که بیشتر از ۵ برابر به روی سوژه زوم کنید زوم به صورت دیجیتال خواهد شد. این یعنی رفته رفته و با زوم بیشتر جزئیات کاهش یافته و بر نویز تصاویر افزوده می‌شود تا جایی که به طور کامل سوژه‌ها به صورت نرم و بدون جزئیات به ثبت شوند.
حالت زوم ۱۲۰ برابری در حقیقکیفیفیت زیادی ندارد ولی واقعا جالب است که شما می‌توانید تا ۱۲۰ برابر به روی یک سوژه زوم کنید و این می‌تواند جنبه‌ی سرگرمی داشته باشد.
عکس‌های تله فوتو با زوم ۵ برابر می ۱۱ اولترا در شب هم عملکرد بسیار خوبی دارند و به خصوص زمانی که از قابلیت نایت مود استفاده کنید جزئیات بالا و رنج دینامیکی گسترده‌ای در تصاویر به چشم میآید.
در نهایت باید گفت که اگر ۵ برابر زوم اپتیکال برای شما کافی است قطعا می ۱۱ اولترا بهترین انتخاب در بین این سه پرچمدار خواهد بود؛ چرا که در روز و شب عکس‌های تله فوتو عالی به ثبت می‌رساند. اما اگر زوم ۱۰ برابری اپتیکال برای شما اهمیت بالایی دارد به سراغ کلکسی اس ۲۱ اولترا بروید.
به طور خلاصه اگر عکس تله فوتو باکیفیتی می‌خواهید به ترتیب نماینده شیائومی، نماینده اپل و در آخر نماینده سامسونگ را خریداری کنید اما اگر قابلیت‌های زوم و داشتن زوم اپتیکال ۱۰ برابری برایتان اهمیت دارد به سراغ کهشکانی کره‌ای‌ها بروید.
دوربین سلفی گلکسی اس ۲۱ اولترا سنسوری ۴۰ مگاپیکسلی با اندازه‌ی 1/2.8 اینچی و اندازه پیکسل ۰.۷ میکرونی دارد. این سنسور ساخت خود سامسونگ بوده و در پس یک لنز ۲۶ میلی متری با قابلیت فوکوس خودکار تشخیص فاز قرار گرفته است.
عکس‌های سلفی این کهکشانی به صورت پیش فرض در حالت ۱۰ مگاپیکسلی ذخیره می‌شوند. این تصاویر بسیار عالی هستند؛ زیرا جزئیات زیادی در آنها دیده شده و رنج دینامیکی در سطح خوبی قرار می‌گیرد. کنتراست و دقت رنگ عکس‌های سلفی هم خوب است تا سلفی‌های اس ۲۱ اولترا را یکی از بهترین‌های موجود در بازار بدانیم.
دوربین سلفی می ۱۱ اولترا سنسوری ۲۰ مگاپیکسلی با اندازه‌ی 1/3.4 اینچی و اندازه پیکسل ۰.۸ میکرونی دارد. این سنسور ساخت شرکت رقیب یعنی سامسونگ بوده و در پس یک لنز ۲۷ میلی متری با دیافراگم f/2.2 قرار گرفته است.
عکس‌های سلفی می ۱۱ اولترا هم کیفیت خوبی دارند ولی اگر بخواهیم آنها را با اس ۲۱ اولترا مقایسه کنیم باید بگوییم که قطعا در سطح پایین‌تری قرار می‌گیرند.
دوربین سلفی ایفون ۱۲ پرو مکس سنسوری ۱۲ مگاپیکسلی با اندازه‌ی 1/3.6 اینچی دارد. این سنسور ساخت شرکت سونی بوده و در پس یک لنز ۲۳ میلی متری با دیافراگم f/2.2 قرار گرفته است.
سلفی‌های ایفون ۱۲ پرو مکس عالی هستند. این عکس‌ها جزئیات زیادی دارند و کنتراست بسیار خوب و رنگ‌های نزدیک به واقعیت از دیگر مشخصات اصلی این تصاویر است. رنج دینامیکی این عکس‌ها نیز بسیار خوب بوده و ایفون ۱۲ پرو مکس در زمینه سلفی در میان بهترین‌های موجود جای می‌گیرد.
بنابراین اگر عکس‌های سلفی برای شما اهمیت دارد ایفون ۱۲ پرو مکس و اس ۲۱ اولترا سلفی‌های کم و بیش یکسانی دارند و از می ۱۱ اولترا بهتر عمل می‌کنند.
پرتره‌های ایفون ۱۲ پرو مکس به صورت پیش فرض با دوربین تله فوتو گرفته می‌شود، هرچند که می‌توانید آن را به دوربین اصلی جابجا کنید. به لطف سنسور لایدار جداسازی سوژه از پس‌زمینه و مات کردن پس‌زمینه با دقتی عالی صورت می‌گیرد و عکس‌های پرتره کیفیتی بسیار عالی دارند.
گلکسی اس ۲۱ اولترا به صورت پیش فرض پرتره‌ها را با زوم ۲ برابر و به صورت برشی از دوربین اصلی به ثبت می‌رساند. پرتره‌های کهکشانی سامسونگ نیز برش بسیار خوبی دارند و کیفیت آنها عالی ارزیابی می‌شود.
این موضوع در مورد می ۱۱ اولترا هم صادق است و پرتره‌های این پرچمدار هم کیفیتی بسیار خوب دارند. انتخاب برنده در زمینه عکس‌های پرتره دشوار است اما باید در جایگاه اول نماینده اپل را قرار دهیم و جایگاه بعدی به صورت مشترک به نماینده چینی‌ها و کره‌ای‌ها میرسد.
همواره گوشی‌های اپل یعنی ایفون‌ها در زمینه فیلم برداری از رقبای اندرویدی خود بسیار بهتر عمل کرده‌اند و امسال اپل با اضافه کردن فیلم برداری Dolby vision HDR این برتری را قوی‌تر از قبل کرده است.
دو نماینده اندرویدی می‌توانند در نهایت کیفیت 8K 30fps فیلم برداری کنند در حالی که نهایت کیفیت فیلم برداری ایفون ۱۲ پرو مکس 4K 60fps است. دو گوشی اندرویدی در زمینه فیلم برداری عملکردی بسیار عالی از خود نشان می‌دهند اما زمانی که بحث مقایسه در میان باشد قطعا پرچمدار اپل برنده خواهد بود.
بنابراین اگر بخش فیلم برداری برای شما اهمیت ویژه‌ای دارد پیش از هر گوشی دیگری به فکر خرید ایفون ۱۲ پرو مکس باشید و در جایگاه بعدی گلکسی اس ۲۱ اولترا و می ۱۱ اولترا کم و بیش کیفیت یکسانی را ارائه می‌کنند.
از آنجایی که تمام اطلاعات ما به روی گوشی هوشمندمان قرار دارد پس مهم است که بتوانیم امنیت این اطلاعات را تأمین کنیم. گام اول برای داشتن امنیت در گوشی هوشمند نحوه‌ی وارد شدن به آن است که هم امنیت کافی داشته باشد و هم بتواند بدون فوت وقت سریعا قفل صفحه را بازگشایی کند.
از ایفون ۱۲ پرو مکس شروع می‌کنیم، پرچمداری که حسگر اثرانگشت ندارد و در عوض از فناوری تحت عنوان فیس آیدی استفاده می‌کند. فیس آیدی به صورت سه بعدی چهره کاربران را اسکن کرده و هر بار قصد باز کردن گوشی را داشته باشید گوشی یک بار دیگر اسکن را انجام داده و در صورت یافتن نتایج یکسان قفل صفحه را باز می‌کند.
جالبی این فناوری این است که نیاز به نور محیط نداشته و در تاریکی مطلق هم می‌تواند چهره کاربران را تشخیص داده و قفل صفحه را بازگشایی کند. فیس آیدی امنیت بسیار بالایی دارد و از طرفی با سرعتی بسیار زیاد چهره شما را شناسایی می‌کند.
اگر بخواهیم این فناوری را با حسگر اثر انگشت مقایسه کنیم باید بگوییم که فیس آیدی به طور کلی عملکرد بهتری دارد و مشکلات اثر انگشت مثل کثیف بودن سنسور یا کثیف بودن انگشت هم در آن دیده نمی‌شود. اما در حال حاضر شرایط جور دیگری رقم خورده است.
با توجه به همه گیری بیماری کرونا و استفاده از ماسک در اماکن عمومی فیس آیدی دیگر نمی‌تواند چهره‌ی کاربران را تشخیص دهد و کاربران ایفون مجبور هستند قفل صفحه را با وارد کردن پین کد باز کنند.
پس در حال حاضر و با توجه به شرایط پیش آمده حسگر اثرانگشت کارامدتر به نظر میرسد و شما به راحتی در هر مکانی و بدون مشکل می‌توانید از آن استفاده کنید. می ۱۱ اولترا و گلکسی اس ۲۱ اولترا هر دو از حسگر اثر انگشت استفاده می‌کنند.
سنسور اثر انگشت می ۱۱ اولترا اپتیکال بوده و در زیر نمایشگر جای گرفته است. این حسگر عملکرد سریع و دقیقی دارد. در طرف مقابل گلکسی اس ۲۱ اولترا از سنسور اثر انگشت اولتراسونیک زیر نمایشگر بهره می‌برد. عملکرد این حسگر بسیار سریع و دقیق بوده و با سرعت بیشتری نسبت به می ۱۱ اولترا اثر انگشت شما را شناسایی می‌کند.
پس اگر بخواهیم بخش امنیت این سه گوشی را رتبه بندی کنیم باید بگوییم که در شرایط عادی که ماسک وجود ندارد قطعا فیس آیدی ایفون ۱۲ پرو مکس عملکرد بهتری نسبت به حسگر اثر انگشت دو پرچمدار رقیب دارد ولی در حال حاضر و با توجه به شرایط باید گلکسی اس ۲۱ اولترا را در جایگاه اول قرار دهیم. در رتبه‌های بعدی هم به ترتیب می ۱۱ اولترا و ایفون ۱۲ پرو مکس قرار می‌گیرند.
برای امنیت بیشتر در اندروید به یک اپلیکیشن هم نیاز خواهید داشت: بهترین آنتی ویروس برای اندروید
هر کدام از این سه پرچمدار ویژگی خاص و منحصر به فردی دارند که می‌تواند آنها را از رقبای خود متمایز کرده و در تصمیم گیری شما برای خرید نقش به سزایی ایفا کند.
ویژگی منحصر به فرد گلکسی اس ۲۱ اولترا این است که شما می‌توانید برای آن قلم تهیه کنید و از امکانات بسیار عالی آن بهره مند شوید. اگر طراح هستید و یا به صورت دیجیتالی نقاشی می‌کنید قطعا اس ۲۱ اولترا به دلیل پشتیبانی از قلم S-Pen انتخاب بهتری برای شما به حساب میآید. البته باید در نظر داشته باشید که مانند گوشی‌های سری نوت جایگاه خاصی برای قرار گیری این قلم در نظر گرفته نشده و باید قاب مخصوص به آن را خریداری کنید.
ویژگی منحصر به فرد ایفون ۱۲ پرو مکس سنسور لایدار (LiDAR) آن است. این سنسور به این گوشی کمک می‌کند تا در شب بسیار بهتر از رقبا به روی سوژه‌ها فوکوس کند و پرتره‌های بسیار بهتری به ثبت برساند. این سنسور در تغییر فوکوس هنگام فیلم برداری هم نقش کلیدی دارد. از همه‌ی اینها که بگذریم سنسور لایدار به شما کمک می‌کند که تصویری سه بعدی از یک اتاق و وسایل درون آن تهیه کنید. شاید این فناوری در حال حاضر خیلی پیشرفته نباشد ولی وجود آن در ایفون ۱۲ پرو مکس آن را نسبت به دو رقیب دیگر متمایز کرده است.
ویژگی منحصر به فرد می ۱۱ اولترا هم نمایشگر دوم قرار گرفته در کنار لنزهای دوربین آن است که می‌تواند به شما اعلان‌های مختلف را نمایش دهد یا به عنوان ساعت و میزان باتری از آن استفاده کنید. این نمایشگر به شما کمک خواهد کرد که با دوربین اصلی این پرچمدار بتوانید تصاویر سلفی به ثبت برسانید و به طور کلی قطعا در مواجه با می ۱۱ اولترا جلب توجه خواهد کرد. این که این صفحه نمایش کوچک در پشت گوشی تا چه حد می‌تواند کاربردی باشد را به عهده‌ی شما می‌گذاریم تا در مورد آن قضاوت کنید.
در تمامی بخش‌ها به طور کامل این سه پرچمدار را با هم مقایسه کردیم و برنده‌ی هر بخش هم مشخص شد و در نهایت این شما هستید که بر مبنای نیازهای خود باید پرچمدار مناسب‌تر را انتخاب کنید.
هر کدام از این سه گوشی در بخش‌هایی بهتر از رقبای خود هستند ولی این به معنای ضعیف بودن رقبا در همان بخش نیست و از آنجایی که با پرچمداران مواجه هستیم هر سه‌ی این رقیب در همه‌ی بخش‌ها عملکردی خوب دارند و این برتری تنها در مقام مقایسه به دست میآید.
بررسی گوشی سامسونگ اس ۲۴ اولترا به همراه تست گیمینگ و کیفیت دوربین ها
